آیا آنا.او، کسی که روانکاوی با او شروع شد، را می شناسید؟

آنا.او. نام مستعار بیمار جوزف بروئر است که بیمار مشترک بین او و زیگموند فروید بوده است. و در کتاب مطالعاتی در هیستری از وی نام برده شده است.نام واقعی او [tooltip text=”نام انگلیسی” gravity=”nw”]Bertha Pappenheim[/tooltip] که یک زن یهودی ، اهل اتریش و یکی از موسسان انجمن فیمینیست لیگ زنان یهودی بوده است.
آنا برای سرفه های شدید، فلج اندام ها در قسمت راست بدن و اختلالات شنوایی، بینیایی و گفتاری و هم چنین توهم از دست دادن هوشیاری تحت درمان بروئر قرار گرفت.تشخیص نوع اختلال وی هیستری عنوان گردید.فروید علت اختلال وی را احساس خشم ناشی از بیماری فیزیکی پدرش ، پیش از مرگ وی عنوان کرد.
  درمان آنا به عنوان آغاز روانکاوی در نظر گرفته شده است.
بروئر در تداعی آزاد با آنا به این نتیجه رسید که او دچار تغییر شخصیت به همراه سردرگمی شده است.و بیشتر جملات وی زیبایی شاعرانه خاصی دارد.در نتیجه تلاش کرد که هر چه به ذهن آنا می آید را بدون توقف بیان کند، این آغازی بود برای روش تداعی آزاد.
مورد آن پدیده انتقال را نیز مطرح کرده که در آن بیمار احساسات خویش را در زندگی به سوی درمانگر هدایت می کند. یکی از نشانه های انتقال این بود که آنا احساس می کرد از پزشک خویش باردار است و با علائم تهوع و بارداری بروز نمود.پس از این انتقال ، بروئر درمان وی را متوقف کرد.
سوابق تاریخی نشان می دهد زمانی که بروئر درمان را متوقف کرد وضعیت آنا بهتر نشد که هیچ رو به وخامت بیشتری گذاشت. بعدها بروئر به فروید گفته بود که برای پایان دادن به درد و رنج او، دوست داشت که وی بمیرد.
آنا در طول زمان بهتر شد و دولت آلمان غربی به خاطر فعالیت های اجتماعی وی تمبر پستی یادبودی نیز با نام و تصویر وی صادر نمود.

tambr_Pappenheim

بر اساس پژوهش های تازه تر عنوان شد که بیماری آنا صرع پیچیده جزیی در وابستگی به مواد مخدر بوده است و به عبارت دیگر بیماری وی از اختلالات روانی نبود بلکه تنها صرع در ناحیه لوب گیجگاهی وی بوده است. و به همین خاطر دارای نشانه های رایج این بیماری شامل بوهای خیالی بوده است.
بیماری آنا:

در اواسط سال 1880 که خانواده آنا در تعطیلات بودند

پدر برتا به سختی بمیار بود و برای همین او در بیمارستان کنار پدرش بود. و به صورت ناگهانی دچار توهم و حالات اضطرابی گردید. بیماری وی شامل طیف وسیعی از از علائم زیر بود:
1- اختلالات زیان (آفازی): در برخی موارد، او نمی توانست صحبت کند و گاهی اوقات تنها به انگلیسی یا فرانسه و یا فقط ایتالیایی می تونست صحبت کند. با این حال او همیشه قادر به درک زبان آلمانی بود. گاهی دوره اختلال آفازی وی چندین روز به صورت متغییر طول می کشید.
2- نورولوژی: او از درد در ناحیه صورت به دلیل درمان اعتیاد وی به مورفین و کلرال رنج می کشید.درد شدیدی که قطعا نیاز به جراحی عصبی داشت.
3- علائم فلج: فلج و بی حسی بیشتر در یک سمت بدن – سمت راست – وی رخ می داد. اگر چه وی راست دست بود ولی به دلیل این نوع فلج و تمرین زیاد می توانست با دست چپ خویش بنویسد.
4- اختلالات بینایی: او بیشتر اشیا را بزرگتر از آنچه بودند، می دید.
5- تغییرات خلق و خو: خلق و خوی وی نوسان زیادی بین حالات افسردگی و اضطرابی و به دنبال آن آرامش ، داشت.
6- فراموشی: برتا اعمال و احساسات خود را در زمانی که در یک دوره خلقی دیگر بود به یاد نمی آورد.
7- اختلالات خوردن: در شرایط بحرانی او از غذا خوردن پرهیز می کرد و در طول یکی از تابستان ها او هیچ مایعاتی مصرف نکرد و تنها رژیم میوه گرفته بود.
در ابتدا خانواده هیچ واکنشی نسبت به این علائم نشان نمی دادند. اما در ماه نوامبر یکی از دوستان خانوادگی ، دکتر جوزف بروئر شروع به به درمان وی نمود.در ابتدا برتا تحت درمان هیپنوتیزم قرار گرفت اما با وخامت حال وی او در 11 دسامبر به مدت چند ماه در بیمارستان بستری گردید.
مرگ پدر برتا:
پدر برتا در 5 آوریل 1881 درگذشت.وضعیت برتا بد و بدتر شد و در 7 ژوئن او در آسایشگاه اینزرسدورف تا ماه نوامبر بستری شد. پس از بازگشت، بروئر درمان وی را ادامه داد. برتا در دوره درمان در آسایشگاه چندین بار دچار بازگشت به سالهای کودکی گردید.
پیشرفت درمان بسیار کند و آهسته بود. برتا دوباره به توهمی که در تعطیلات سال قبل داشت ، دچار شد. وضعیت ناامید کننده بود.
آسایشگاه بلویو:
در تاریخ 12 ژوئیه 1882 او در آسایشگاه خصوصی بلویو در نزدیکی دریاچه کنستاتنین بستری شد. پس از آن بروئر دیگر درمان وی را برعهده نگرفت.در این مدت اقوام او که دارای مدارک تحصیلی بالایی بودند با وی ارتباط بیشتری پیدا کردند.برتا در دوره های آموزش پرستاری شرکت کرد و توانست این دوره را با موفقیت طی کند.
او به فعالیت های ادبی زیر نظر خانواده عمویش پرداخت و در 29 اکتبر 1882 پس از بهبودی از آسایشگاه ترخیص گردید. او یک زندگی آرام با مادرش در وین را شروع کرد و شواهد نشان می دهد که بیماری او عود مجدد نداشته است.
بروئر اظهار می دارد که او زنی با استدلال و به شکل حیرت انگیزی قوی بود.

برتا هافنهایم زمانی که در درمانگاه  بلویو بوده است.
برتا هافنهایم

آنا،او.:
مورد آنا اولین بار در مجله پزشکی در وین در سال 1893 به عنوان ارتباطات اولیه دو وینی به وسیله بروئر و فروید منتشر شد. و به طور ویژه در سال 1895 در کتاب مطالعات در هیستری ارائه گردید.
نام آنا از حروف انگلیسی قبل از نام اصلی اش انتخاب شد. ( BP ) که قبل از آن می شود AO.
اولین بار ارنست جونز در جلد اول کتاب زندگینامه فروید در سال 1953 پرده از راز نام معروف آنا برداشت و البته بسیاری از دوستانش از این کار وی خشمگین شدند.تصویری که جونز از شخصیت انا نوشته بود بیشتر شبیه به افسانه بود تا یک دوره درمانی اختلالات روانی.
حقایق بیشتر توسط هنری النبرگر و پس از آن آلبرشت هیرزشچ مولر که توانستند به اسناد درمانگاه و آسایشگاه بلویو دسترسی پیدا کنند، ارائه گردید.همچنین پیدا شدن نامه فروید به نامزدش مارتا برنایز که حاوی دوره درمان و ارتباط فروید با بروئر در زمان درمان برتا بود نیز اطلاعاتی را به علاقه مندان ارائه نمود.
پس از کناره گیری بروئر از درمان آنا ، فروید درمان وی را ادامه داد.پس از این برتا هیچ گاه درباره موفقیت درمان و دوره درمانی خویش در هیچ جایی صحبت نکرد. جنبه های بیوگرافی برتا هافنهایم به ویژه به عنوان بیمار بروئر در فیلم فروید توسط جان هوستن به تصویر کشیده شده است.

برتا در تاریخ 28 می 1936 درگذشت.

پ. نوشت: این مطلب اختصاصی برای آکادمی دانشجویی روانکاوی ترجمه و آماده شده است.

یک فراکاو

عاشق روانشناسی و گفتگو درباره اون هستم. در ۱۴ سال گذشته با علاقه در حوزه وب با تمرکز بر روی موضوع روانشناسی فعال بوده و هستم. /// جهان بیمار و رنجور است/// دو روزی را كه بر بالین این بیمار باید زیست/// اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا